سلام دوستان علی عباس کاوندی هستم ملقب به امیر عباس کاوندی، متولد 03/04/1373 بزرگ شده در خانواده ای ورزشی. در کنار برادرنی رشد کردم که تمامی اون ها در زمینه ورزشی فعالیت میکردند.
از دوران دانش آموزی استعداد زیادی توی رشته فوتسال و فوتبال به عنوان دروازه بان داشتم. از همون بچگی علاقه زیادی داشتم که این رشته رو بعنوان رشته تحصیلیم انتخاب بکنم، اما متاسفانه بخت با من یار نبود و زمانی که برای ثبت نام رشته تربیت بندی رفته بودم، بخاطر یه تشابه اسمی قبول نشدم!! بله فقط بخاطر یه تشابه اسمی با یه آقایی که مدیر اون سال مدرسه بودن، من رو در رشته تربیت بدنی قبول نکردن. علارقم اینکه توی آزمون عملی و علمی، تونسته بودم رتبه قابل توجه و بالایی رو کسب کنم .
بعد از اون اتفاق یه دوره خیلی کوتاه به سمت رشته کشتی رفتم و در این رشته استعداد بالایی هم داشتم. توی مسابقات کشتی، کشوری دانش آموزان موفق شدم مدال برنز و کسب بکنم. بگذریم؛ زمانی رسید که به سمت دانشگاه و درس خوندن راهی شدم و حقوق رو خوندم.
با مشکلاتی که من برای رسیدن به رشته تربیت بدنی سر و کله زدم، شاید هرکسی توی اون سن جای من بود قطعا کم میاورد و بی خیال هدفش میشد. اما من کم نیاوردم وتلاش کردم، بزرگ ترین مشوقمم برادر بزرگ ترم بود که منو به تلاش کردن و رسیدن به هدفم سوق میداد، خود برادر بزرگ ترم در سطح کشوری، توی رشته فوتبال فعالیت داشت، اما متاسفانه بنا به دلایل شخصی نتونست این رشته رو ادامه بده؛ همچنان علاقه شدیدم به تربیت بدنی من رو بار دیگه به سمت تلاش کردن برای این رشته کشوند، تونستم کارشناسی تربیت بدنی رو بگیرم و متاسفانه فقط تونستم به کارشناسی بسنده کنم. از یه تایمی به بعد علاقه به رشته بدن سازی پیدا کردم، بزارید دلیل اصلی رفتنم سمت این گرایش ورزشی رو بهتون بگم! وزن من بین 107 تا 110 کیلو بود، توی باشگاه بدنسازی تونستم وزن ایده آل خودم و به دست بیارم و خودم رو به 77 کیلو برسونم. بعد این که وزن مو کم کردم به بدنسازی علاقه پیدا کردم و تصمیم گرفتم بدنسازی رو ادامه بدم.
الان مطمعنم این سوال توی ذهنتون پبش اومده تویی که انقدر به رشته فوتبال علاقه داشتی چطور از بدنسازی سر دراوردی؟
داشتن یه وزن بالا همیشه یه چالش بزرگ برام بود و سدی برای فعالیت های دربازه بانیم، پس تصمیم گرفتم با بدنسازی وزنم رو کاهش بدم. کم کم دیدم که چه حس لذت بخشی داره اینکه توی هر مغازه، هر لباسی که دوست دارم رو می تونم بخرم. یا به این فکر نمی کردم که این لباس برام تنگه! و البته برام اهمیت نداشت اطرافیان چی پشتم می گن! پیش خودشون میگن چکار کرده که لاغر شده؟؟ فقط این برام اهمیت داشت که توی ظاهرم و روحیه ام تاثیر بالایی رو گذاشته بود و روحیه ورزشکاریم رو قوی تر کرده بود. اما برای کم کردن وزنم مسیر اشتباهی رو طی کردم. اگر علم الانم رو داشتم هیچ موقع اون مسیر رو برای کم کردن وزنم پیش نمی گرفتم. بگذریم، من با اون هدف رفتم جلو، با ذهنیت نچرال به سمت بدنسازی رفتنم و پیش خودم می گفتم من محاله از دارو و مکمل استفاده بکنم! با این ذهنیت به سمت بدنسازی و زیبایی اندام حرکت کردم و توی مسیری قرار گرفتم که یکی از مربیام بهم گغت ژنتیک بدنی تو برای این رشته عالیه برو آمپول استروئید بزن و مسابقه بده، منم آمپول رو تزریق کردم و مسابقه دادم. توی اولین مسابقه ام در سطح کشوری مقام چهارم رو کسب کردم. لذت این مقام برام اندازه طلا ارزشمند بود چون کنار کسایی چهارم شده بودم که قهرمان کشور ی بودن و من یه جوونی تازه کار.
سال دوم یک بار دیگه رژیم گرفتم و تزریق استروئید و انجام دادم. اما متاسفانه اعضا داخلی بدنم بهم ریخت، تزریق توی سال سوم و چهارم هم به همین شکل گذشت، تمام این سالها فقط می خواستم به دنبال رویام برم، یعنی تمام رویای شب و روز من شده بود ایستادن روی استیج قهرمانی کشور، شب روز بهش فکر می کردم و توی ذهنم این رویا رو می پروروندم، می تونم بگم اون چند سال زندگی نکردم. بخاطر تزریق استروئید فقط یک بار تونستم مسابقه بدم. بقیه سال ها یا هزینه تزریق می کردم یا هزینه درمان بدن آسیب دیده ام. زیر نظر 3 تا از مربی های تیم ملی کشور کارم رو انجام میدادم . اسم نمی برم… از هر سه نفرشون آسیب جسمی و روحی زیادی دیدم ولی فهمیدن امثال این مربیان دنبال این هستن که عکس قهرمانی شاگردشون رو بزارن و فقط به دنبال افتخار افرینی برای خودشون باشن و برای این افراد سلامتی شخص مقابلشون ارزش چندانی نداره. از یه جایی به بعد جرقه ایی به ذهنم زده شد که این آقایون مربی به فکر سلامتی تو نیستن !! اما تو چرا به فکر سلامی خودت نیستی.
پس تزریق استروئید رو کنار و تحت درمان قرار گرفتم. یک سال و نیم تا دوسال روند درمانم پیش رفت. بتدریج سعی کردم علمم رو توی این رشته به روز و با پشتکار رو به جلو حرکت کنم و راهمو ادامه بدم. از نظر شخصی خودم یک بدن نچرال 6 دنگ ساختم. اما همش این رویا تو سرم بود که از یه تریبونی به کل جوون ها ثابت کنم که”استروئید تزریق نکنید” بدن و رویاهاتون و نابود می کنه. یکی از اهداف بزرگم اینه که به تونم به همه ثابت کنم که تزریق استروئید هیچ تاثیری مثبتی نداره، اتفاقا برعکس ضرر هایی زیادی برای بدن، از نظر روحی و جسمی داره و هزینه بالا و هنگفتی ام از نظر مالی. با تغذیه سالم حتی بدون مکملم می شه به استایل ایده ال تون برسید با همون غذاهای سفره ایرانی ولی با کنترل و سالم خوری می تونید به اون تناسب اندام دلخواه تون برسید. شک ندارم این شعار و یک روز به کرسی میشونم…. چون” شما ها رو دارم”
هدف دیگه ایی که توی ذهنم دارم، اینه که بتونم یک بستری رو برای کسایی که شرایط رفتن به باشگاه رو ندارن ر و ایجاد بکنم تا بتونن توی منزل تمرین کنن و به ایده آل هاشون برسند .
پس بیاید به هم اعتماد کنیم و داشتن یک اندام اصولی رو تجربه کنیم.